۞ به وبلاگ مرکا خوش آمدید ۞ *.شهدا ذخائر عالم بقا هستند.* ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() درباره وبلاگ ![]() بر قامت رعنای شهیدان صلوات زمزمه نایب المهدی با حضرتش (عج) ای سید و مولای من! من جان ناقابلی دارم (گریه حضار) ، جسم ناقصی دارم و اندک آبرویی دارم که این را هم خود شما دادید که همه این ها را فدای انقلاب و نثار شما می کنم . سید ما و مولای ما ،برای ما دعا کن که صاحب این انقلاب شمایی . عقل باید غربال کننده باشد روایت بسیار معروفی داریم که در کتاب العقل والجهل کافی، بحار و تحف العقول امده است. وروایتی است که هشام بن الحکم متکلم معروف از حضرت موسی ابن جعقر(ع).(خطاب به خود هشام) نقل کرده است. درانجا حضرت به این ایه قران که در سوره زمر است استناد می فرمایند: ( فبشرعبادالذین یستمعون القول قیتبعون احسنه اولییک الذین هدیهم الله واولییک هم اولوالالباب ) ایه عجیبی است: بشارت بده بندگان مرا انان که سخن را استماع می کنند.بعد چکار می کنند؟ ایا هر چه را شنیدند هتان را باور می کنند وهمان را بکار می بندند یا همه را یکجا رد می کنند؟ (فیتبعون احسنه) نقادی می کنند، سبک و سنگین می کنند،ارزیابی می کنند،ان را که بهتر است انتخاب می کنند. وان بهتر انتخاب شده را پیروی می نمایند. انوقت می فرماید: چنین کسانی هستند که حدا انها راهدایت کرده (یعنی هدایت اللهی و استفاده از نیروی عقل این است) (واولییک هم اولوالااباب) اینهابراستی صاحبان عقل هستند. این،دعوت عجیبی است. حضرت خطاب به هشام این طور می فرمایید: (یا هشام! (ان الله تبارک و تعالی بشر اهل العقل و الفهم فی کتابه فقال) خدا اهل عقل و فهم را بشارت داده و فرموده: (فبشرعبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه....) از این ایه و حدیث کاملا پیداست که یکی از بارزترین صفات عقل برای انسان همین تمیز وجدا کردن است جدا کردن سخن راست از سخن دروغ،سخن ضعیف ازسخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی، وخلاصه غربال کردن، عقل ان وقت برای انسان عقل است که به شکل غربال در بیاید :یعنی هر چه را که وارد می شود سبک سنگین کند ،غربال کند ، انهایی را که به درد نمی خورد دور بریزد و به درد خورها را نگاه دارد . (تعلیم و تربیت در اسلام شهید مطهری) جانم فدای رهبر امام خامنه ای: .................. رزمنده ای كـه در فـضای سایبر می جنـگی بـرای فـشردن كلیدهای كامپیوتر وضـو بگیر و بـا نیـت قربه الی الله مطلب بنویس.بدانكه تو مصداق و مارَمَیت اِذ رَمَیت ... هستی .تو در شبهای تـاریك جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور میكنی مراقب باش،به شهدا تمسك كن بصیرتت را بالا ببر كه تركش نخوری...رابطه خودت را با خدا زیاد كن...با اهل بیت یكی شو و در این راه گوش به فرمان آنها باش. .............. " یک نفر را مثل آقاى خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،.» امام خمینى «قدس سره» علامه حسنزاده میفرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم. جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب میکنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه میفرمایند این کار را نکنید. علامه حسنزاده میفرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم. ایشان در جای دیگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. آیتالله حسنزاده آملی میفرمایند: رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید، عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیتالله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار. بنده نگران مسئله فرهنگ هستم / اساس،باید تقویت جناح فرهنگی مومن باشد / امیدوارم مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند كه چه می كنند،با مسائل فرهنگی نمی شود شوخی و بی ملاحظگی كرد / همه باید قدر جوانان مومن و انقلابی را بدانند،اینها هستند كه روز خطر سینه سپر می كنند. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۹۲/۱۲/۱۵ رهبر معظم انقلاب آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی) : «چادر بهترین نوع حجاب ایرانی و نشانه ملی ماست/ آنها با چادر و حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمناند» «مردم ما چادر را انتخاب کردهاند. البته ما هیچ وقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.» گفتیم که «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.» ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است. مال مردم ما و لباس ملى ماست.» سیّد مرتضی آوینی هریک از این ترفندهایی که آمریکا دربرابر ما به کار برده است کافی است که انقلاب یا رژیمی را سرنگون کند،اما دربرابر جمهوری اسلامی از همه این مکرها جز تثبیت بیشتر ما و صدورانقلاب اسلامی به همه جهان کار دیگری برنیامده است. آنچه که به ما اینچنین قدرتی بخشیده این است که ما برخلاف همه دنیا تابع «اعتقاداتمان»هستیم نه«اقتصادمان» . امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟» فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند.» امید است لحظاتی شاد, مفید و معنوی در کنار ما داشته باشید. دست هممون برسه ضریح امام حسین (علیه السلام). یا علی. التماس دعا. مدیر: مرکا مدیر وبلاگ : نویسندگان پیوند روزانه
پخش زنده حرم آیه قرآن حدیث موضوعی روزشمار فاطمیه مهدویت امام زمان (عج) وصیت شهدا انقلاب اسلامی ذکر روزهای هفته جنگ دفاع مقدس سوره قرآن برچسبها
بررسی اظهارات مقامات غربی درخصوص براندازی در ایران آیا آمریکا و غرب واقعاً نگاهی متفاوت به ایران پیدا کردهاند؟ بزک کردن چهرهی آمریکا توسط برخی گروههای سیاسی در عرصهی داخلی بسیار تأملبرانگیز و موضوعی است که باید از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی در حوزهی امنیتی مورد بررسی قرار گیرد. اینکه چه عواملی سبب میشود تا علیرغم دشمنی عینی غربیها و بهخصوص آمریکاییها با ایران، چنین برداشتی نسبتبه غرب در برخی گروههای سیاسی ایجاد شود.
گروه بینالملل برهان؛ یکی از برداشتهای لیبرال که در آن تلاش میشود آمریکا بزکشده و بهعنوان دوست ملت ایران معرفی شود، برداشت تغییر الگوی دوستی-دشمنی آمریکا در برابر ایران است. این عده و این برداشتها چنین مینمایانند که تلقی آمریکاییها از ایران تغییر کرده و ضروری است که رویکرد جمهوری اسلامی نیز نسبتبه آمریکاییها و غربیها خاصه در مورد «براندازی جمهوری اسلامی» تغییر کند؛ چراکه نه غربیها و نه آمریکاییها بهدنبال براندازی جمهوری اسلامی نبوده و نیستند. در این یادداشت تلاش خواهیم کرد تا اولاً ضمن بررسی سخنان مقامات غربی، این موضوع را مورد تدقیق و بررسی قرار دهیم که این تلقی بههیچوجه صحیح نیست و ماجرا جز برای روتوش گذاشتن بر اقدامات خصمانهی آمریکا بعد از برجام نبوده است و ثانیاً دلایل مهم اتخاذ این رویکرد توسط برخی از گروهها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. چند نمونه از اظهارات مقامات غربی بعد از برجام در تناقض با ادعای تغییر الگوی دوستی-دشمنی مطرحشده توسط برخی از لیبرالهای وطنی عبارتاند از: بارزترین نمونهی خلاف گزارههای فوق، تصور رئیسجمهور آمریکا برای آنچه «تغییر رفتار» گفته میشود است. وی در مصاحبه با «نیویورکتایمز» اظهار داشت: «آنچه ما مشاهده کردیم، این است که یک گرایش عملگرا در رژیم ایران وجود دارد... آنها نگران امنیت خود هستند. تا اندازهای به واکنش مردمشان حساس و جوابگو هستند. انتخاب رئیسجمهور روحانی این را نشان داد که با تأکید آنها بر اقتصاد و خواستهشان برای وصل شدن به اقتصاد جهانی، اشتهای زیادی در میان ایرانیها برای پیوستن به جامعهی جهانی وجود دارد... فرصتی برای نیروهایی ایجاد شده که میخواهند از چارچوب تنگنظرانهی سالهای پیشین خارج شوند و در مسیر متفاوتی قرار بگیرند. این یک گسست رادیکال نیست، اما فکر میکنم شانسی به ما داده شده که نوعی جدید از روابط را تجربه کنیم و به نظرم توافق هستهای میتواند بستری بالقوه برای تحقق این امر باشد.» وی همچنین در مصاحبهای میگوید: «باید دورهی گذار در ایران داشته باشیم. دورهی گذاری که شاید تدریجی باشد. در این گذار مردم باید درک کنند که فریاد مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست در میان رهبران ایران یا تهدید به نابودی اسرائیل یا تسلیح حزبالله موجب نفرت جامعهی جهانی از ایران میشود و من میتوانم تضمین کنم لحظهای که رژیم ایران از این لفاظیها و رفتارها دست بکشد، متناسب با اندازه، منابع و استعدادش با او برخورد میشود و قدرت و نفوذ او در دنیا افزایش خواهد یافت. این مطلبی است که من به تحقق آن امیدوارم و این امر تغییر در سیاست و رهبری ایران را میطلبد؛ طرز تفکری متفاوت در نسبت با برخورد با دیگر کشورهای دنیا علیالخصوص ایالاتمتحده. و شاید این نسل همان است که قادر به وقوع چنین امری است.» شخص دیگری که در این خصوص اظهارنظر کرده، نخستوزیر انگلیس دیوید کامرون است. وی بیان میدارد «من با رئیسجمهور روحانی صحبت کردم و گفتم که ما خواستار دیدن تغییراتی در رویکرد ایران پیرامون مسائلی چون سوریه و یمن و تروریسم در منطقه هستیم و میخواهیم این تغییرات را در رفتار ایران ببینیم.» جان کری، وزیر خارجهی آمریکا، نیز طی اظهاراتی اشاره میکند که بعد از گذشت پانزده سال پس از برجام میتواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند. «باور من این است که در سال، در یک کشور اتفاقاتی میافتد. اگر به ایران امروز نگاه کنید، میبینید که کشوری دارای مردمی با تحصیلات است که پیشتر با همهی کشورهای منطقه از جمله اسرائیل روابطی دوستانه داشت... من نمیدانم تا پانزده سال دیگر چه اتفاقی میافتد، جز اینکه میدانم اتفاقات زیادی روی میدهد. مسئله اینجاست که شما نمیتوانید تغییر را خلق کنید، بلکه باید احتمالات را بیازمایید...» نیکلاس برنز، معاون سابق وزارت خارجهی آمریکا، نیز طی اظهاراتی بیان میدارد: «توافق هستهای، توافقی کوچک در مقایسه با همهی مسائل مطرح با ایران است. توافق هستهای باید بخشی از سیاست کلیتر و هوشمندانه، بهمنظور مهار کردن ایران باشد. ما با ایران از 35 سال پیش مسئله داشتیم. ایران در سال 1979، دربارهی دیپلماتهای ما به گروگانگیری مبادرت کرد. اما اوباما در مجموع به این نتیجه رسید که فقط در مورد مسئلهی هستهای مذاکره کند که به نظر من، تصمیمی درست بود. لازم بود چارچوبی برای مذاکرات به وجود بیاید و این چارچوب ابتدا برای پرداختن به یک مسئلهی خاص باشد و نمیتواند همهی مسائل را باهم دربربگیرد.» فیلیپ هاموند، وزیر خارجهی انگلیس، نیز اظهار میدارد: «روشن است که صداهایی در داخل ایران وجود دارد، اما ما امیدواریم که با بازگشت ایران به تعامل با جامعهی بینالملل، با تبدیل شدن به بازیگری با نقش بیشتر در جامعهی بینالملل، در این مسیر شاید رفتارش در منطقه را اصلاح کند.» این اظهارات چکیدهای از تز کلیای است که در اندیشکدههای غربی و آمریکایی درخصوص ایران مطرح و تئوریسازی شده است. اندیشکدهی بنیاد دفاع از دموکراسی در یادداشتی به قلم بنجامین وینتال، «آسیبپذیری حکومت ایران در قبال تغییر با تشدید عرضهی نقض گستردهی حقوق بشر توسط تهران افزایش پیدا میکند. شاید انجام مبارزات پایدار حقوق بشری بهویژه در اروپا، در درون حکومت ایران انشقاق پدید آورد. هدایت مسیر منتهی به تغییر ایران دشوار خواهد بود، اما توافق هستهای عمیقاً معیوب کنونی، فرصت منحصربهفردی را برای تمرکز بر تغییر ایران به دست میدهد.»[1] و مؤسسهی آمریکناینترپرایز نیز چنین صورتبندی میکند: «اوباما میداند که توافق هستهای به تغییر رژیم ایران منجر میشود. به اعتقاد آمریکناینترپرایز، سیاست اوباما در قبال ایران، که پیشتر نیال فرگوسن نام آن را بازی حدس و گمان نهاده بود، گویای این است که این توافق به تغییر رژیم در ایران منجر خواهد شد. این امر بسیار محتمل است... رئیسجمهور اوباما امیدوار است که وارد کردن ایران به جامعهی جهانی، دولت ایران را به تعدیل رفتار و تبدیل شدن به قدرتی مسئول در منطقه وادار کرده و نهایتاً ماهیت خود رژیم را هم دستخوش تغییر کند، اما آیتالله خامنهای و سران امنیتی و نظامی ایران کاملاً از این هدف آگاه هستند.» اما چهچیزی سبب میشود تا این اشتیاق برای بزک کردن غرب به وجود آید؟ اما دلایلی سبب میشود تا برخی این مسائل را نبینند و تلاش کنند تا چهرهی غرب را در عرصهی داخلی بزک کنند که در زیر به برخی از آنها اشاره خواهد شد: 1. نیاز عدهای برای حیات سیاسی ایدئولوژی لیبرالدموکراسی حیات سیاسی برخی گروهها در عرصهی داخلی بهشدت در گرو مطرح شدن و برجسته ماندن موضوع رابطه با غرب است. گو اینکه اگر رابطهی ایران و غرب خصمانه باشد، مرگ سیاسی این گروه فرامیرسد و دچار یأس ایدئولوژیک خواهند شد. هم ازاینروست که رابطه با غرب را به هر بهانهای که شده میخواهند زنده نگه دارند تا مشروعیت اجتماعی خویش را زنده نگه دارند. برای این گروه اهمیتی ندارد که فضای سیاسی کشور اسیر دوقطبی و تنازع خواهد شد یا نه. آنچه برای این گروه اهمیت دارد، مسئلهی برجسته ماندن رابطه با غرب بهعنوان یک سمبل ایدئولوژی لیبرالدموکراسی است. هم ازاینروست که شاخصهای دموکراسی لیبرال برای این عده از اهمیت وافری برخوردار بوده و جهانبینی آنها در پیوند وثیق با مسئلهی حقوق بشر، جامعهی جهانی، منافع هژمون و سایر مسائلی است که یک انسان امنیتی غربی (نه عادی) از زاویهی آن، جهان را میبیند. 2. توزیع توانمندیهای ایدئولوژیک متناسب به ایدئولوژیسازی لیبرالی پیرو مورد قبل، یعنی تلاش برای زنده نگه داشتن لیبرالدموکراسی، میبایست به «توزیع توانمندیهای ایدئولوژیک براساس ایدئولوژیسازی لیبرالی» نیز اشاره کرد. عدهای بهطور خاص در فضای اجتماعی، نسبتبه توانمندیهای اجتماعی که در ساحت اجتماعی توزیع شده است، ناراضی هستند و با استمساک به برچسبهای اخلاقی و در گام بعد حقوق بشری به غرب، درصدد هستند تا توانمندیهای اجتماعی را مجدداً بازتوزیع کنند تا سهم ایدئولوژیک بیشتری از این منظر به دست آورند. هم ازاینروست که هرازگاهی از برخی نخبگان سیاسی شنیده میشود که جامعه تشکیل شده از دو گروه سیاسی عمده است که در اینجا بهطور مصداقی از توضیح این مهم پرهیز خواهیم کرد. در این تحلیل، زنده نگه داشتن لیبرالدموکراسی بهطور حتم سبب زنده نگه داشتن این گروه در ساحت زندگی سیاسی و حتی در سطوح بنیادینتر، در ساحت زندگی اجتماعی میشود. 3. نادیده انگاشتن دستاوردهای سایر گروههای سیاسی یکی دیگر از دلایل مطرح شدن و برجسته شدن وعدههای واهی دموکراسیخواهی برخی گروههای سیاسی در عرصهی داخلی، به معیوب گذاشتن دستاوردهای منطقهای و سیاسی گروههای موفق در این زمینه برمیگردد. برای مثال، در سالهای اخیر برخی از شاخههای نظام در عرصهی منطقهای، به دستاوردهای بسیار مشهودی دست یافتهاند که در تاریخ بعد از انقلاب، این سطح از نفوذ و تأثیرگذاری، سابقه نداشته است. این موضوعی است که بهواسطهی آن، انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته و بهواسطهی آن، ساحت اجتماعی زندگی مردم نیز متأثر شده و نسبتبه آن، واکنش نشان خواهد داد. اما برخی گروههای سیاسی با تنگنظری نسبتبه این مهم تلاش میکنند تا دموکراسیخواهی فریبدهندهی مقامات غربی نسبتبه ایران را برجسته کنند و آن را در مقابل «امنیتیسازی» مورد ادعای خویش قرار دهند تا بهواسطهی آن، فضای اجتماعی را متأثر سازند. 4. تلاش برای ایجاد دوقطبیهای جدید برخی از گروههای سیاسی از دیرباز بهدنبال ایجاد دوقطبیها در مسائل متعدد مربوط به سیاست داخلی ایران بودهاند تا بهواسطهی آن، بر موج اجتماعی کشور سوار شوند و به مطامع سیاسی-اقتصادی خویش نائل آیند. مسائل سیاست خارجی از دیرباز از پتانسیل بالایی برای بهره جستن از این دوقطبیها برخوردار بوده است. رابطه با آمریکا بهعنوان عامل توسعهی اقتصادی، در این چارچوب قابل تحلیل و بررسی است. لذا این عده تلاش میکنند با برجسته کردن نقش آمریکا در الگوی توسعهی اقتصادی و بیان اینهمانی بین برخی الگوهای نامناسب توسعه، مدینهی فاضلهی توسعه را آمریکا و بندواگونینگ آمریکا تلقی کنند تا بهواسطهی آن، هم به هدف اولی که در این چارچوب گفته شد (یعنی حیات سیاسی) نائل آیند و هم از موج احساسی دوقطبیسازی در کشور بیشترین بهره را ببرند. فرجام سخن بزک کردن چهرهی آمریکا توسط برخی گروههای سیاسی در عرصهی داخلی بسیار تأملبرانگیز و موضوعی است که باید از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی در حوزهی امنیتی مورد بررسی قرار گیرد. اینکه چه عواملی سبب میشود تا علیرغم دشمنی عینی غربیها و بهخصوص آمریکاییها با ایران، چنین برداشتی نسبتبه غرب در برخی گروههای سیاسی ایجاد شود، نهتنها تصادفی نیست، بلکه نشاندهندهی آسیبهایی است که ضروری است در لایههای اجتماعی-سیاسی بهدنبال آن باشیم. بررسی این آسیبها از این حیث اهمیت دارد که در لحظههای حساس برای امنیت ملی کشور، خطراتی را ایجاد خواهند کرد. نوع مطلب : بهتربشناسیم(سیاسی)، برچسب ها : لینک های مرتبط : موضوعات
صفحات جانبی
آمار وبلاگ
![]() ![]() ![]() ![]() امکانات جانبی |
|